در این جلد گروه چهارنفره آنها پا به شهر نفرین شده سهیرا میگذارند. شهری که میان کوچه خیابان های تاریک و تودرتو و فرقههای ستیزه جویش رد تارهایی شوم برجای مانده. تارهایی که هر رشته از آنها گروهی را در دام خود انداخته است.
آیا تا به حال به این سؤال فکر کردهاید که حقیقت کجاست؟ چگونه میتوان آن را جست و اصلاً یافتن آن در زندگی اهمیتی دارد یا نه؟ یا این سؤال که آیا چرخدندههای جهانی که ما در آن زندگی میکنیم با حقیقت میچرخد یا با ضدحقیقت؟ مغناطیس سیاه، یک رمان فانتزی شش جلدی است که داستان سه شاهزادۀ نوجوان را روایت میکند که متوجه موضوع مهمی میشوند، اینکه حقیقت در سرزمینی که آنها زندگی میکنند پشت ابرها پنهان شده و تاریکی همه چیز را احاطه کرده است. آنها تصمیم میگیرند تا سفر پرخطر و دور و درازی را شروع کنند؛ پنج نشانِ نقشۀ زرین را کسب کنند و چراغدان گمشدهای را بیابند که تنها کلید نجات آنها و سرزمینشان است. سفری که مسیرش از دل نیروهای خبیث تاریکی میگذرد و ممکن است به بهای جانشان تمام شود.
خواندن این کتاب را به همۀ علاقمندان داستانهای فانتزی و ماجراجویی خصوصاً نوجوانانِ عاشقِ حقیقت توصیه میکنیم.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است،
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است،
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است،
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است،
1 دیدگاه برای مغناطیس سیاه 3 (بخش اول)
طرف دار شمار ۱ –
لطفاً زودتر موجودیش کنید من ماه هاست منتظر این کتابم:)💚